خوبی تکرار
تکرار کردن یک چیز خوب در ذهن
باعث باور کردنش میشود
و وقتی انسان چیزی را
به اندازهی کافی باور کند
اتفاقات خوب شروع میشوند…😊🌱
فرم در حال بارگذاری ...
تکرار کردن یک چیز خوب در ذهن
باعث باور کردنش میشود
و وقتی انسان چیزی را
به اندازهی کافی باور کند
اتفاقات خوب شروع میشوند…😊🌱
فرم در حال بارگذاری ...
باران عجیب میبارد گویا آسمان تصمیم گرفته است تمام محبتش را به زمین اثبات کند
و چقدر قشنگ میبارد و زمین چه زیباتر پاسخ آسمان را می دهد
هر چه از درخت و گل در دل خود دارد به نمایش گذاشته است
و فضای صحنه ی عشق بازی آسمان و زمین
پرشده از انرژی، انرژی پاک
که وقتی نفس میکشی در دل و جانت جای میگیرد و باهر بازدم تمام ناآرامی های درونت را میگیرد
ریحان های من جوانه داده اند ودر خت توتی که پارسال کاشته بودم توت های قرمز خوشرنگ
بوی گل یاس تمام حیاط را خوش بو کرده است و زنبورهای عسل همسایه با انها در خوش و بش هستند
اگر بگویم بهشت را میشود الان در همین جا دید و لمس کرد به گزافه نرفته ام
شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
خیلی وقت است قلمم خشکیده است گویا به احساسم مرتبط است یا شاید دیگر مخاطب خاصی برای نوشته هایم نمی یابم.
کلمات از من گریزانند و خودشان را در فرهنگ لغات افکارم گم میکنند. به وقت نیاز با من غایم موشک بازی میکنند.
دنبال واژه هایی میگردم که انگشت نوازششان روی احساس فعال می شود اما به من پشت کرده اند و روی نا مفهومشان را به من نشان میدهند
اما ذهنم آماده نوشتن و شکار کلمات است بی آنکه خسته شود هر چند که با احساسم هم صدا نیست، احساسم در گوشه ای خلوت گزیده است، با من قهر است
من احساسم را دوست ندارم
یک نظر برای این مطلب وارد شده . جهت دیدن نظر ، وارد سامانه شوید. در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
خدایا احساس نیاز میکنم بیش از همیشه..
احساس نیاز میکنم به نگاهت، به مهربانیت …
به هرکجا که نگاه میکنم حس سردی عجیبی وجودم را میگیرد…
من به گرمی دستانت نیاز دارم ….
کاش انجام نمی دادم اون گناهی که باعث شده نگاهت را از من بگیری …
کاش باز نمیکردم زبانم را به سخنی که باعث شده صدای دعا دلم در خودش حبس شود…
کاش دل نمیبستم به دنیایی که اکنون باعث شده در برابر نیازم به محبت دوست حیران بمانم…
دلم محرم میخواهد و شبهای روضه تا مثل دختر جوانی که دستمال در دو دستش می چرخید ، کوشه ایی از حسینیه بنشینم تا شاید آرام گیرم
امروز را مدرسه میمانم تا سر سفره صلوات دوستانم بنشینم …
خدایا واقعا به نگاهت، به توجهت نیاز دارم
خدایا آنچه به آن نیاز دارم فقط در دستان توست
آرامم کن
There are 2 comments on this post but you must be logged in to see the comments. در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
چند وقتی بود که دفاع کرده بودم و از این دانشگاه به اون دانشگاه دنبال واحد برای تدریس بودم، در دانشگاه پیام نور شهرمان چند واحدی برای تدریس دادند، اما دانشگاه آزاد و غیر انتفاعی نیاز به معرفی و پارتی داشت که…
نا امید نشدم و به توصیه یکی دوستام، دوست صمیمیم را با خود همراه کرده و سری به حوزه علمیه شهرمان زدیم
به مدیر مدرسه گفتم که به نحو مسلطم و می خواهم اینجا تدریس کنم.
مدیر گفت: شما چون طلبه نیستید، شرایط لازم برای تدریس در حوزه ندارید.
ایشان به من و دوستم پیشنهاد دادند که به صورت غیر حضوری، دروس حوزوی را بخوانیم
بعد از مشورت با خانواده، من و دوستم برای حوزه ثبت نام کردیم، ابتدا به صورت غیر حضوری و بعد حضوری با حوزه و حوزویان همراه شدیم.
آنچه که مرا به سوی حوزه و طلبه شدن سوق داد، گرفتن واحدی برای تدریس و پر کردن اوقات بیکاری بعد از فارغ التحصیلی بود اما این ظاهر امر بود، در واقعا من قبلا برای جامعه الزهرا و خواندن دروس دینی اقدام کرده بودم ولی به دلیل مشغول بودن به جمع آوری پایان نامه در آزمون ورودی قبول نشدم، علت ثبت نامم در جامعة الزهرا نوعی نیاز بود که در یکی از کلاسهای درس در من شکل گرفت. یکی از واحدهای درسی ما، متون عربی اسلامی بود و استاد اصول مظفر را تدریس میکرد ایشان متن عربی کتاب اصول را به فارسی ترجمه می کردند؛ آنجا بود که من غرق در معنا و مفاهیم کتاب شدم و احساس میکردم هر کس باید تا یه حدی اصول برای ادله آوردن، برای حرف زدن و برای….بلد باشد.
از زمانی که من برای گرفتن واحد به حوزه قدم گذاشتم تا به امروز که طلبه سال پنجم هستم، پنج سال میگذرد و من و دوستم خواسته یا نخواسته در جریان حوزه و حوزویان قرار گرفتم.
There are 4 comments on this post but you must be logged in to see the comments. در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)
فرم در حال بارگذاری ...
شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)