...
در اتاق زندگیم مثل چراغی کم نور بود که نورش از دور سوسو میکرد و گاه کاملا خاموش در نظرم میامد، وقتی دلم احساس سرما میکرد وقتی جایی برای گرم شدن پیدا نمیکردم، روما به سوی همون چراغ میکردم ناخوداگاه درونم اندگ کرمی را احساس میکرد گرمی که آمیخته ی ای از… بیشتر »
فرم در حال بارگذاری ...
شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)