لباس بدقواره عصبانیت
22 مهر 1396
گاهی خواسته یا نا خواسته لباس ناپسند عصبانیت را تن میکنیم و شاید بهتر بگم دیگران تنمان میکنند
دیروز وقتی همه لباسهایم را بچه ها از توی کمد دراورده بودن و روی زمین انداخته بودند، نفهمیدم این لباس ناجور بد قواره را چطوری پوشیدم
نه آب خوردن آرامم میکرد و نه داد زدن….
یهویی عصبانی شدم و دیگر مثل انسان مست نفهمیدم چه گفتم و چه کار کردم
پاهایم را زیر آب سرد گذاشتم تا شاید…
وقتی بچه ها را کتک زدم کمی آرام شدم دوست داشتم بیشتر بزنم تا بیشتر آرام شوم
و اما تو سه ساعت بعد،
نوبت پوشیدن لباس ندامت بود و عذاب وجدان مثل آتیش به جانم افتاد
به تو میگن طلبه !!!!
به تو میگن آدم خوب!!!!
عذرخواهی هم کنی فایده نداره پاشو برو بمیر!11!
شاید شیطان اون لحظه خیلی بهم نزدیک شده بود، من برای یک لحظه آبرو خودما بردم.
کاش….
کاش….